انتخابات،مقوله‌ای است که هر چهار سال یک بار تحولات سیاسی ایران را دغدغه ساز می‌کند. این پدیده سیاسی در ایران به گونه‌ای است که شاید نتوان سیر تحولات را به درستی پیش بینی کرد، البته این موضوع در بین کشورهای جهان سوم رایج است و برخی از نظریه پردازان و تحلیلگران با عنوان «انتخابات گیج کننده» از آن یاد کرده‌اند. این تعبیر که به درستی هم عنوان شده، در دوره‌های قبلی ریاست جمهوری ایران اتفاق افتاده و نظریه پردازان و تحلیلگران سیاسی را با مشکل مواجه کرده است.
حال که به دوره انتخابات نزدیک شده‌ایم، تحلیل‌ها و گمانه زنی‌های سیاسیون و طیف‌های مختلف چپ و راست و انحرافی و دغدغه‌های جوامع حزبی، قوت گرفته و با نگاه‌های مختلفی از جمله روان شناسی جامعه سیاسی، روان شناسی عوام، انتخابات عقلانی و احساسی، گفتمان و نظریه پردازی و فرضیه‌ها، این انتخابات مورد بحث و گفت و گو قرار می‌گیرد، حال چه در بین سیاسیون و چه در اتاقک‌های تاکسی و چه در احزابی که سابقه و سرنوشت خوبی هم در ایران ندارند.
این روزها خبر از آمدن پدیده انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری، به قدری در سراسر کشور پیچیده که با ورودش به عرصه انتخابات، گویا مشارکت سیاسی در قالب رفتار انتخاباتی شکل می‌گیرد.
دکتر عبدالحسن مقتدایی پدیده دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از جنوب ایران برای این تحول سیاسی قد عَلَم کرده و اعلام کاندیداتوری کرده است، با توجه به این که بین گرایش‌های سیاسی افراد در انتخابات و شرایط اجتماعی و محیط، رابطه‌ی مستقیمی  وجود دارد، لذا دکتر عبدالحسن مقتدایی به عنوان کسی که تجربه‌های مختلفی در عرصه‌ی سیاسی کسب کرده و در تمام سال‌های خدمتش به نظام جمهوری اسلامی، به جز توانمندی‌های مدیریتی و اجرایی، موفقیت‌هایش را مرهون نگاه مردمی‌اش بوده، این بار با مطالعه شرایط اجتماعی و وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ی ایران، قدم در مسیری گذاشته تا با همراهی خود مردم، بتواند نسخه مورد اعتماد تری برای رفاه و آسایش ملت ایران بپیچد.
زنده شدن جریان مقتدایی به عنوان پدیده انتخابات دوازدهم، یک‌تحول و انقلاب سیاسی را رقم خواهد زد…
این دور تسلسلِ تحول ( تحول در تحولات سیاسی) می‌تواند کار را برای نظریه پردازان و تحلیلگران آسان‌تر کند.
با بررسی دولت‌های پس از انقلاب اسلامی و فراز و نشیب‌های ایران در بروز و حدوث مصائبی که در برخی دوره‌ها (به جز دوره جنگ تحمیلی) خود دولتمردان باعثش بودند؛ مردم تجارب زیادی برای افزایش شعور سیاسی به دست آوردند. به همین دلیل می‌توان انتخاباتی متفاوت را در دوره دوازدهم شاهد بود.
دکتر عبدالحسن مقتدایی که سابقه‌ی عضویت در شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی، استانداری هرمزگان در دوره اصلاحات و دو دوره استانداری خوزستان در دولت سازندگی و تدبیر و امید را به عنوان سمت‌های اثرگذار در کارنامه خود دارد، این بار با حضور خود در جایگاه کاندیداتوری ریاست جمهوری می‌خواهد تجربه‌ای جدید را با نگاه مردمی به دایره تجربیات خود اضافه کند.
از آنجایی که اقتدارگرایی، منطق مدیریت جامعه‌ی ایران بوده و مجموعه شئون زندگی ایرانیان را تشکیل می‌داده، این بار اقتدار مردمی، جایگاه نویی را در مدیریت سیاسی جامعه ایران ثبت خواهد کرد.
دکتر مقتدایی با شخصیت کاریزماتیک خود و با نوع ارتباط عاطفی که با مردم برقرار می‌کند و از تک رایی، تک‌گویی ومونولوگ بودن به دور است و مردم خوزستان و هرمزگان در سالیان متمادی از او به عنوان «مرد عمل» یاد می‌کنند، زیر پوست خود، بی قراری مردم را حس می‌کند و دغدغه رفاه و آسایش جامعه، چتری برای لحظات زندگی‌اش شده است. این پدیده‌ی انتخاباتی که تمام گذشته خود را در کتاب خاطراتش بیان کرده، انزوای ظلم را دغدغه خود می‌داند و توسعه کشور را پس زمینه‌ی پازل برنامه‌های خود قرار داده است.
حال باید منتظر ماند و دید که آینده این توجه عظیم مردمی به این پدیده انتخاباتی، چه سرانجامی خواهد داشت.