پایگاه تحلیلی خبری خوزپرس: دکتر فرزاد پیلتن
بهمن علاءالدین در طول حیات خود منشاء خدمات ارزنده ای به ایل و تبار خود بود. وی اگرچه در عرصه عمومی کمتر حضور یافت و با اینکه آثار بسیاری نیز روانه بازار هنر ننمود اما به جرات میتوان گفت در خلوت و تنهایی خود و فارغ از هرگونه میل مادی و دنیوی با آثاری انگشت شمار از جمله کسانی بشمار میرود که بیشترین تاثیرگذاری را بر حوزه فرهنگ و هنر ایل بختیاری داشته است.
این تاثیرگداری را در ابعاد مختلفی میتوان مشاهده نمود. از جمله مهمترین این ابعاد، معرفی، ثبت و صیانت و حفاظت از عناصر هویت بخش ایل بختیاری مانند گویش بختیاری و بسیاری اصطلاحات و واژهای گوناگون متعلق به این گویش از یک سو و ترویج نمادها و نشانه هایی مانند “کبک” ، “برافتو” ، “تش و چاله” ، “وارگه” و “آستاره” و معرفی نمادهای جغرافیایی مانند “تاراز” ، “کوهرنگ” ، “دیمه” ، “شیمبار” ، “چال تر” ، “للر” و “کتک” و سمبل ها و شخصیت های ایلی چون “نامدارخان” ، “علیمردان خان” ، “ابوالقاسم خان” ، “حالو زال” ،”عبده ممد” ، “خدابس” ، “مندنی” ،”صیدال” و ارزش ها و آدابی مانند “هیاری” ، ” درو” ،”برزیگری” ، “مال کنون” ، “ریگوشون” ، “گردواری” ، “صیادی” و آیین ها و رقص هایی همچون “ترکه بازی” ، “چوپی” ، “سرناز” ، “دوالالی” ، “هی گل” ، “سه پا” ، “تُرکی” ، “شوخی” ، ” هل هل کوسه” و ….. از سوی دیگر بوده است.
در واقع او که پیشه اش معلمی و پیشینه اش تاریخ سرشار از غرور و فرهنگ به غایت غنی عشایری بود با درک دقیق دگرگونیهای ناشی از ورود مدرنیته به جامعه خود و آثار منفی این تحولات بر زندگی ایل و همتباران خود بر آن شد تا در مواجهه با امواج سهمگین این سبک نوین زندگی نه تنها هویت اصیل ایل خود را محفوظ بدارد بلکه در احیاء عناصری از این هویت که در حال فراموشی بودند، تلاش نماید.
او که آزادگی و مهربانی و صفا و صمیمیت و انساندوستی را از نیاکانش به ارث برده بود به چشم خویش میدید که چگونه همتباران ساده اما مغرورش خواسته و ناخواسته در چنگال مدرنیته گرفتار شده و چگونه از زندگی سرشار از لطافت و تلاش و کوشش و تولید و …. بتدریج در حال فاصله گرفتن بوده و به سرعت به سمت دنیای عاری از ارزشهای ایلی و انسانی و پر از تحقیر و مصرف گرایی و سردی و سختیهای زندگی صنعتی و شهر نشینی و گرفتاریهای روزمره ناشی از مشاغل اداری و کارگری و خدماتی در حرکتند.
او منادی عشق بود و مهربانی و سادگی که عناصر اصلی تشکیل دهنده معنای زندگی ایلیاتی بوده و کم کم در دنیای جدید در حال فراموشی بودند. او روایت عشق را به گویش مادری بسیار با معناتر و رقص در دایره همتباران به “چوپی” و “سرناز” را بسیار دل انگیز تر و عشق “عبده ممد” به “خدابس” را که با زنجیرهای تعلقات خونین گره خورده بود، بسی گرانمایه تر و نی چوپان را در سحرگاه کوچ بسیار دل انگیزتر دریافته بود و سعی بسیار در حفاظت از این ارزشها گماشت و تلاش نمود تا آنها را بمثابه گنجینه های فرهنگی ایل در دفتر تاریخ و برای همیشه به ثبت رسانده و حامل آنها به نسل های آینده باشد.
همچنین بهمن علا الدین از جمله شخصیت هایی محسوب میشود که مرگش نیز موجب آثار عمیقی بر جامعه خود بود. وی که در آثار خود همت بسیار در جلوگیری از محو شدن همتباران و فرهنگ و آداب و رسوم و ارزش های ایل خود خود زیر چرخ های مدرنیسم بکار بست، با مرگش موجب بازگشت ایل بختیاری و همتباران خود به سمت پاسداشت نمادهای هویتی این ایل گردید. این تاثیر را نیز میتوان در ابعاد مختلف مورد توجه و ارزیابی قرار داد.
احیائ بسیاری از آداب و آیین های ایلی مانند برگزاری مراسماتی مانند عروسی و عزاداری و آیین های چون “گوگری” ،”هیاری” و…… به شکل سنتی و گسترش استفاده از نشانه هایی مانند “کتل” و نواها و آوازها و ترانه ها و موسیقی و سازهای محلی و افزایش استفاده از پوشش و گویش محلی از یک سو و عجیب تر از همه گرایش بسیاری از جوانان و نوجوانان همتبار به سمت هویت و اصالت های قومی و قبییله ای خود، از سوی دیگر بوده است. به نظر می آید کمتر هنرمندی اینچنین توانسته است در جذب نسل های پیش از خود به ارزش ها و اصالت های نیاکان خود موفق عمل نماید. حضور این گروه در آیین ها و مراسمات سنتی خود و تشدید گرایش آنها به گویش ، موسیقی ، تاریخ و هویت خود در سالهای اخیر گویای این واقعیت مهم است. نمایش نام و نشان این هنرمند ارزنده در جریان یکی از بزرگترین رویدادهای ورزشی کشور از تلویزیون ملی توسط یکی از این جوانان ورزشکار و برجسته کشور تنها یکی از این نمونه هاست.
همچنین نزدیکی و همدلی و همبستگی میان شعب و طوایف و تیره های مختلف بختیاری که در شکل گیری و در جریان همایش ها و مراسمات و آیین های مختلف ایلی که در دوره پس از مرگ وی رواج بسیاری یافته و به نمایش در آمده است از جمله این آثار است.از سوی دیگر رشد و نمو غیرت و تعصب نسبت به هویت و ارزشهای ایلی در میان اقشار مختلف بختیاری تبار که در برخی حوادث و از جمله توهین به این ایل در یکی از برنامه های صدا و سیما رخ نمود، از جمله نشانه های این تاثیرگذاری محسوب میشود.
البته هستند هنرمندان و فرهیختگان گرانمایه و مختلفی که همواره در گوشه و کنار این سرزمین و در مقاطع مختلف دست اندرکار توسعه فرهنگ ایلی و تعمیق ارزشها و ترویج نمادهای آن بوده و هستند، اما آنچه که بهمن علاالدین را از این زحمتکشان عرصه فرهنگ و هنر متمایز میکند، علل و عوامل متفاوتی دارد که شرح آن در مقال میسر نیست و مجال دیگری می طلبد.