گزارش ویژه خوزپرس از شکست حصر آبادان: امل درویش
شهر آبادان یک روز است که به حالت پدافندی درآمده، گویی نخلها و بلبلان نیز سکوت کردهاند. باد با احتیاط میوزد تا صدایش شنیده نشود. امواج ریز اروند حتی، در زیر آبها نفسشان را حبس کردهاند. رفت و آمدها نامرئی شده، تنها چهارم مهر ماه است که برای رفتن از شهر عجله دارد تا شاهد جنگ و خشونتی که قرار است سرنوشتساز شود نباشد؛ سرنوشتی شوم یا فرخنده که پس از بالا آمدن ماه در آسمان شمارش معکوس برای آن شروع میشود. تنها صدایی که سکوت مرگبار قبل از حمله را میشکند صدای خش خش گوشخراش امواج دلواپس رادیو است که تا صاف میشود برای ایجاد رعب و وحشت دائماً اعلام میکند: اگر رزمندههای ایرانی حمله کنند در آتش سربازهای بعثی محصور میشوند.
یک سال محاصره شهری که پاریس کوچولو لقب گرفته بود را به جزیرهای تبدیل کرده است که تنها راه ارتباطی با آن تنها از طریق دریا و جاده خاکی شهید وحدتی امکانپذیر است؛ آنهم در زیر آتش خمپارههای دشمن. شهر به شکل ۲۷۰ درجهایی در محاصره قرار دارد، جاده آبادان-اهواز و آبادان-ماهشهر در تصرف کامل دشمن بعثی است. دیگر از آماج رفت وآمد و جنب و جوش مهندسان انگلیسی و نیروهایی که از داخل و خارج از کشور برای کار به آبادان میآمدند خبری نیست. بر روی درختان، نخیلات و بلوارهایی که زمانی پوشیده از گل و سبزه بودند و خیابانهای بنام شهر آبادان باران خاکستر میبارد، فصلِ جنگ که گویی قصد رفتن ندارد بر روح و تن شهر سایه افکنده، اما همچنان، آتش خمپاره و توپ و تفنگ زندگی را در آبادان متوقف نکرده است؛ زندگی و حیاط مثل بازی، دو گل کوچک در کوچه پس کوچهها، شادی مثل تولد و ازدواج، معیشت و اقتصاد مثل سبزی تازه در احمدآباد و میوه در شرایط محاصره به سختی با لنج از ماهشهر بهعلاوه ظرفیت داخلی آبادان از نخیلات و باغها جریان دارد. مدارس و حتی نهضت سوادآموزی در مقابل فشار و سختیهای جنگ زانو نزده و فعالاند.
چرا محاصره آبادان طولانی شد؟
نیروهای بعثی ابتدا از منطقه ذوالفقاری هجوم خود را به آبادان آغاز کردند، اما با مقاومت نیروهای مردمی روبرو شدند آنها که تنها امیدشان به تصرف کامل درآوردن شهر آبادان بود ناکام از تصرف کامل شهر، به تصرف مناطق استراتژیکی که در دست داشتند امید بستند. امام خمینی (ره)که از نیت صدام با خبر شده است پیام تاریخی خود را مبنی بر اینکه «حصر آبادان باید شکسته شود» صادر میکند. حالا یک سال از پیام امام میگذرد و آبادان همچنان در محاصره دشمن است؛ دلیل اساسی به ثمر ننشستن پیام امام، بهمریختگی اوضاع سیاسی درون کشور است. فرمانده کل قوا «بنیصدر» کسی که بخاطر گرایشات سیاسی نوع خود و تفکر ملیگرایانهاش و مسئولیتی که بر دوشش است تنها توجهاش متوجه ارتش است و هیچ اتحادی بین نیروهای سپاه و بسیج با ارتش برقرار نمیکند. در نتیجه محاصره آبادان همچنان بر قوت خود باقی است.
چگونگی عملیات آزادسازی آبادان
طرح جامعی با هدف هماهنگی نیروهای ارتش و سپاه و بسیج برای شکست دشمنی که حدود ۱۴ کیلومتر پیشروی کرده است پیشنهاد میشود اما بنیصدر و ارتش با آن مخالفت میکند؛ مخالفتی که سرانجام به برکناری بنیصدر و واگذاری مسئولیت فرماندهی کل قوا به امام میانجامد.
سه ماه از برکناری بنیصدر میگذرد و اکنون عملیات شکست حصر آبادان در مهر ماه ۱۳۶۰ آماده اجرا است. حمله از جبهه جنوبی، جبهه آبادان از سه محور اصلی ایستگاه هفت و فیاضیه و ایستگاه دوازده و از جبهه شمالی، دارخوین به نیروهای بعثی با وارد عمل شدن سی گردان از نیروهای سپاه و ارتش مورد تصویب قرار میگیرد. این در حالی است که در مقابل دو برابر، نیروهای عراقی قرار دارند و از عملیات نیز مطلع هستند و مرتباً در رادیو برای تضعیف روحیه رزمندگان شاخ و شانه میکشند. این تبلیغات گسترده در حالی است که نیروهای ایرانی شب قبل از عملیات بین نیروهای خودی و دشمن مینها را خنثی کرده و کانالهایی را نیز حفر کردهاند. شور و هیجانی وصفناشدنی بین رزمندهها و فرماندهان حکمفرماست که علاوه بر اینکه سبب حضور همه فرماندهان و رزمندگان در این عملیات شده است آنها را غیر قابل توقف نیز کرده است.
نیروهای بعثی در حالیکه شهر را در محاصره دارند خود نیز از دارخوین-آبادان در محاصره قرار دارند. دشمن از پیش فکر همه چیز را کرده بود به این خاطر ادوات جنگی و استحکامات زیادی با خود به همراه دارد تا بتواند ایستادگی کند.
تأثیر هماهنگی بین نیروهای سپاه و ارتش تا حدی است که تأثیر پیام امام بر روحیه و مقاومت رزمندگان اسلام را نیز دوچندان میکند، عواملی که موفقیت طرح عملیات آزادسازی را تضمین میکند.
وقتی فرمان حمله صادر میشود
۵ مهر ۱۳۶۰ ساعت یک بعد از نصف شب، فرمان حمله صادر شد. اکنون عملیات «ثامن الائمه»، با رمز «نصر من الله و فتح قریب» در انتظار فتح است. رزمندهها از کانالهایی که شب قبل حفر کرده بودند و از میادین مینِ خنثی شده عبور میکنند. حجم آتش از جبهه شمالی و جنوبی از جانب نیروهای دشمن بر سر رزمندهها فرو میریزد، جنگ آغاز شد، زمان در طوفان آتش و خمپاره و صدای مهیب توپ و تفنگ و فریاد الله اکبر و فریادهای برخاسته از درد و خونریزی متوقف شده است.
در همان حال که در سیاهی چشمان حاج اصغر به سرخی جنگ زل زده بودم به خودم آمدم، در اتاق حاج اصغر نشستهایم و استکان چای در دستانش که به رعشه افتاده میلرزد. خاکریز اول دشمن در ایستگاه هفت و ایستگاه دوازده در همان ساعات اولیه حمله سقوط کرد. در همین حین، رزمندگان ما در جبهه شمالی نیز فاتح شدند. بچهها جبهه دارخوین را با عبور بینقص از حاشیه رودخانه کارون عملیاتی کردند. قرار بر آن بود از دو طرف جناح جبهه شمالی دارخوین و جبهه جنوبی ایستگاه هفت و ایستگاه دوازده به هم ملحق شویم و نیروهای عراقی را از دو جهت مورد محاصره و حمله قرار دهیم.
جبهه فیاضیه اما کمی نگرانکننده به نظر میرسید، دشمن یک پل استراتژیک بر روی رودخانه کارون زده بود و با نیروهای قوی و تمهیدات حسابشدهای ازحاشیه جنوبی رودخانه کارون محافظت میکرد. مقاومت دشمن در این جناح رزمندگان ما را ناکام گذاشت.
هشت ساعت تا شکست دشمن
تقریباً صبح شده بود و عملیات با یک گره اساسی روبرو شده بود اما باید طرح نهایی میشد. رزمندگان برای کمک به نیروهای سمت ایستگاه دوازده، آمدند و از جناح دارخوین در حاشیه کارون نیز وارد عمل شدند و دشمن را محاصره کردند. ساعت دوازده ظهر کار نیروهای عراقی در سمت شرق کارون تمام شد. دشمن شکست خورد.
تعداد زیادی از سلاحها و قرارگاههای دشمن منهدم شد و دو جاده مهم استراتژیک آبادان-اهواز و آبادان-ماهشهر آزاد شد. ساختمان تقویت رادیویی ۱۲۰۰ و کارخانه شیر پاستوریزه و چندین روستای حاشیه رودخانه کارون آزاد شدند و نیروها در این مناطق فاتحانه به هم ملحق میشدند. در شرق کارون حالت پدافندی گرفتند و در ساعت۱۲، ۵ مهر سال ۱۳۶۰ حصر آبادان شکست. «اصغر احمدی» که یکی از رزمندگان و فرماندهان جنگی اسلام است عملیات ثامنالائمه را که برای آن هفت روز برآورد شده بود و تنها در هشت ساعت به فتح انجامید یکی از بزرگترین عملیات جنگی میداند که پس از آن به عنوان عملیات باب الفتح چندین عملیات بعد از خود قرار گرفت .
اگر حصر شکسته نمیشد
این فرمانده جنگی در این باره میگوید: جنگ وقتی فرسایشی میشود تبعات خاصی به دنبال دارد به این لحاظ که شهر آبادان زیر آماج حمله بود در حالی که زندگی در آن جریان داشت و سازمانها و مدارس تا حدودی برقرار بودند و عدهای از مردم همچنان در شهر حضور داشتند، به همین خاطر حملاتی که عراق از سه جناح به آبادان وارد میکرد تلفات و صدمات زیادی را به دنبال داشت و نیروها در حال فرسایش بودند و روحیه منفی بر مردم و رزمندگان به مرور حاکم میشد و در مقیاس بزرگتر ایران در جهان یک کشور تنها بود و تمام حمایت کشورهای غربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس متوجه صدام بود تا مبادا بازنده جنگ صدام نباشد و در مقیاس ملی ایران در محاصره کامل اقتصادی بود، نفت صادر نمیشد و قادر به خرید یک سلاح سبک و حتی سیم خاردار نبودیم در حالیکه صدام به کمک متحدین خود به تمام ادوات جنگی مجهز و تا بن دندان مسلح بود. او معتقد است اگر جنگ به همین شکل پدافندی ادامه میافت به لحاظ روحی و اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، کشور رو به انحطاط زیادی میرفت.
دستآوردها و تلفات عملیات شکست حصر آبادان
پیروزی عملیات شکست حصر آبادان علاوه بر تاثیر پیام امام و وحدت فرماندهی نیروهای مسلح، بنا بر نظر «عبدالمجید عقیلی» عوامل دیگری نیز داشت همچون نقش عشایر عرب. او میگوید: در محور ساحل اروند با اینکه ژاندارمری بود، کمیته ای تحت عنوان کمیته عشایر با محوریت مرحوم «شیخ عیسی طرفی» شکل گرفت و عشایر عرب مسیر آبادان تا اروندکنار را برای نگاهبانی و حراست بسیج کرد. علاوه بر این عمده نیروها، نیروهای مردمی و بسیجی بودند که اگر نبودند کادرِ جنگِ کلاسیک مشکل پیش میرفت.
عقیلی میگوید این شکست آنچنان صدام را از خود بیخود کرد که او پس از این شکست هفت تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد. این کارشناس جنگ، همچنین از دستآوردهای این عملیات به تصرف و تأمین ساحل شرقی رودخانه کارون، خروج آبادان از محاصره یک ساله ، آزادسازی بیش از ۱۵۰ کیلومتر مربع از اراضی به اشغال درآمده، کشته و زخمی شدن ۳هزار نفر از نیروهای دشمن، به اسارت درآمدن یکهزار و ۶۵۶ نفر نیروی دشمن، سرنگونی ۹۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۰۰ دستگاه انواع خودرو، تعداد ۳ فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر و به غنیمت گرفته شدن ۱۰۰ دستگاه تانک، ۶۰ دستگاه نفربر، ۳ دستگاه لودر و ۱۵۰ دستگاه خودرو و آزادی نیروها و ادوات ایرانی و بکارگیری آنان برای عملیات بعدی اشاره میکند.
عبدالمجید عقیلی تعداد شهدا، مجروحین و مفقودالاثر از لشکر ۷۷ پیاده، سپاه پاسداران، نیروهای بسیجی، جهادی، ژاندارمری و نیروهای دریایی ارتش را از تاریخ ۵ مهر ۱۳۶۰ تا هفتم مهر همان سال ۲۲۳ نفر شهید و ۷۶۳ نفر مجروح و ۱۱ نفر مفقودالاثر اعلام میکند.
در حالی که چهارم مهر ماه سال ۱۳۶۰ رفته است پنجم مهر ماه سال ۱۳۶۰ تا سالها به عنوان شاهد حماسه بزرگی چون شکست حصر آبادان و پیروزی غرورآفرین بر دشمن در جنگی نابرابر بر سر زبانها و در اذهان خواد ماند. در این میان صدایی که از رادیو به گوش میرسد از خبر جدیدی پرده برمیدارد«صدام پس از متحمل شدن این شکست هفت تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد».
منبع: روزنامه شهروند