سیدعباس صالحی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از معاونت فرهنگی این وزارتخانهی پردردسر، به صندلی وزارت در دولت دوازدهم رسید؛ وزارتخانهای جنجالی، حساس و پاشنهی آشیل بسیاری از دولتهای بعد از انقلاب که حالا مردی آرام و کمسر و صدا وزیر آن شده است.
سیدعباس صالحی که امروز بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۲۴۲ رای اعتماد گرفت، زاده سال ۱۳۴۲ در مشهد است. او هم تحصیلات حوزوی دارد و هم فلسفه خوانده است. کتاب «حوزه و دانشگاه» از جمله کتابهای منتشرشده توسط او است.
قبل از اینکه در دولت یازدهم توسط علی جنتی – وزیر وقت ارشاد – بهعنوان معاون فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار شود، بیشتر در نهادهای فرهنگی متکی به حوزه علمیه، از جمله دفتر تبلیغات اسلامی فعالیت داشت.
صالحی در دولت قبل با هدف کاهش حساسیتها در موضوعهایی مانند ممیزی کتاب، به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمد. قبل از این حضور، شناخت چندانی در حوزههای اجرایی و فرهنگی نسبت به او در رسانهها وجود نداشت.
صالحی در مدت بیش از سه سالی که در این سمت بود، سعی کرد، اقداماتی را با هدف جلب اعتماد از دست رفته اهالی فرهنگ و کتاب انجام دهد. اعتمادی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران دولتهای نهم و دهم بیش از پیش از دست رفت. در همین راستا، با کمک علی جنتی مجوز تعلیقشده چند ناشر کتابهای حوزه روشنفکری فعال در زمینه ادبیات را به حالت عادی برگرداند. ناشرانی که فعالیتشان در دولت احمدینژاد به حالت تعلیق درآمده بود. در این زمان از وجود لیست سیاه نویسندگان در وزارت ارشاد پرده برداشته شد و از رفع ممیزی سخن به میان آمد که البته هیچگاه هم محقق نشد.
اما سیدعباس صالحی از ظرفیتهای موجود در قانون مربوط به نشر سخن گفت؛ قانونی که البته مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است نه مجلس شورای اسلامی. با این حال سعی کرد سطح اختلافها با اهالی قلم را به نسبت گذشته کمتر کند، با خوشرویی با اهل قلم صحبت کند و از شفافیت در کارها بگوید.
صالحی در این مدت توانست بخشی از مطالبات اهالی فرهنگ و کتاب را بشناسد و با آنها باب گفتوگو را باز کند و از لزوم گفتوگو با نهادهای امنیتی برای کاهش و حتی برداشتن نگاه امنیتی نسبت به فرهنگ و فعالان این حوزه با وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای امنیتی وارد گفتوگو شد. او به دیدار محمود دولتآبادی – نویسنده پیشکسوت – رفت و چندبار برای خارج کردن کتاب مشهور سالها در محاق ماندهی این نویسنده دست به کار شد، تا آنجا که قرار بود این کتاب به انتشار برسد، اما ناگهان با اقدام یک روزنامه در زمینه اطلاعرسانی زودهنگام، گفته شد مجوز گرفتن این کتاب منتفی شد تا ماجرای این رمان همچنان پاشنه آشیل او در معاونت فرهنگی قلمداد شود.
از جمله کارهای دیگر صالحی در حوزه نشر، بها دادن به تشکلها در امور اجرایی مربوط به کتاب بود و از این نظر توانست حمایت حداکثری این صنف را کسب کند. با حمایت و توسعه نمایشگاههای بینالمللی کتاب، دعوت از کشورهای مختلف برای مهمان ویژه شدن در نمایشگاه کتاب تهران در جهت ارتقای گفتمان دیپلماسی فرهنگی تلاش کرد و تا حدودی موفق شد این بخش را به نسبت گذشته به تحرک وا دارد. همچنین بنیادی به اسم بنیاد شعر و ادبیات داستانی تاسیس کرد و جوایز دولتی شعر و ادبیات را به آن سپرد. جایی که در آن سعی شد، چهره چند نویسنده و شاعر اصطلاحا «دگراندیش» هم دیده شود. جایزه گرفتن ابوتراب خسروی و حسین پاینده در جایزه جلال حاصل همین رویکرد گفتوگومحور و تعاملپذیر صالحی بود.
او در ادامه با هدف حمایت از کتابفروشان برنامه هفتگی بازدید از کتابفروشیها را برپا کرد و به میان آنها رفت و در آنجا پای درد دل مولفان، ناشران و کتابفروشان نشست. پس از آن بود که اجرای طرحهای عیدانه و تابستانه کتاب در جهت حمایت از کتابفروشان آغاز شد. پیش از این، او طرح خرید کتاب از ناشران را با تاکید بر شفافیت در خریدها ادامه داده بود. با این اصاف و با اینکه همچنان ناشران، کتابفروشان و نویسندگان در همه حوزهها از وضعیت خود گلهمند هستند، شمارگان کتاب پایین است و هنوز تعداد زیادی کتاب در وزارت ارشاد معطل مجوز باقی مانده است و نویسندگان از سواد کم ممیزان گلایه دارند. با این حال، آنها بهشکل قابل توجهی بهخاطر درک شرایط زندگی اجتماعی، از اقدامات رو به جلوی صالحی در حوزههای مربوط به خود حرف میزنند و با وجود نارضایتیها، راضیتر از قبل بهنظر میرسند.
شاید به همین دلیل بود که پس از استعفای جنتی از وزارت ارشاد، ابتدا بهعنوان سرپرست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و در دوران وزارت سیدرضا صالحی امیری، بهعنوان معاون فرهنگی در این وزارتخانه باقی ماند. در این مدت بود که بهصورت غیررسمی شایع شد، صالحی دیگر قصد ماندن در معاونت فرهنگی را ندارد، اما با روی کار آمدن دولت دوازدهم اینبار از سوی رئیسجمهور بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد.
او در فرصتی که در اختیار داشت، درباره شیوه مدیریت و اقدامات انجامشده در معاونت فرهنگی صحبت کرد و در گفتوگو با رسانهها سعی کرد، از تجربه و علایقاش نسبت به حوزه فرهنگ و هنر بگوید. از علایق شخصیاش نسبت به سینما و نمایش و تا حدودی موسیقی بگوید تا به این واسطه به اهالی فرهنگ و شاید نمایندگان مجلس اطمینان دهد که با این مقولهها بیگانه نیست و میتواند انتخاب خوبی برای تصدی پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد.
صالحی در گفتوگوهایش از محدودیت اختیارات وزارت ارشاد و گستردگی حوزه پاسخگویی آن سخن گفت. از اینکه برای رفع چالشهای اهالی فرهنگ و هنر از رویکرد گفتوگو با نهادهای دخالتکننده و تصمیمگیر در این حوزه بهره خواهد برد و با تکیه بر ظرفیتهای قانونی، امیدوار است بتواند اختلافها را به حداقل برساند. صالحی در مجلس شوری اسلامی ترجیح داد که شبیه دیپلماتها حرف بزند، از نقش دین و مذهب در جامعه ایرانی بگوید و کمتر به چالشهای اهالی فرهنگ و هنر بپردازد، بگوید از مجوزهای صادره پاسداری میکند و تاکید کند که آنچه میماند، فرهنگ و هنر است و آنچه میرود نفت است. باز هم همچون ابتدای دوره حضورش در معاونت فرهنگی از شفافیت در همه مراحل تصمیمگیری و اجرا سخن گفت و این اعتقاد که دوره مدیریت پشت درهای بسته در غیاب مردم گذشته است.
با این حال، حتما آقای وزیر میداند سینما و موسیقی و تا حدودی تئاتر، دنیای متفاوتتر و جنجالیتری دارند و حساسیتهای ریشهدار و عقیدتی و مذهبی مراجع تصمیمگیر و تاثیرگذار بر افکار عمومی و رسانهها، وزیران ارشاد زیادی را زمینگیر کرده است. از اینها گذشته، او باید خود رابرای بولتنسازهای حرفهای، هیاهوی جریانهای سیاسی و مدعیان شمشیر بهدست فرهنگ و هنر و سیاست آماده کند.