۲۴ سال از ماجرای ربوده شدن یک نوزاد از زایشگاه شهرستان ایذه می گذرد ، پسری که حالا در جریان پیگیری های قضایی متوجه شده است که پدر و مادر واقعی او از طوایف بختیاری ساکن شهرستان دزپارت هستند!
به گزارش خوزپرس از اهواز: ۲۴ سال از ماجرای ربوده شدن یک نوزاد از زایشگاه شهرستان ایذه می گذرد ، پسری که حالا در جریان پیگیری های قضایی متوجه شده است که پدر و مادر واقعی او از طوایف بختیاری ساکن شهرستان دزپارت هستند!
ماجرا از جایی آغاز می شود که ۲۴ سال پیش پدر و مادری از اهالی بخش دهدز از توابع شهرستان ایذه صاحب دو فرزند پسر می شوند اما پس از ترخیص ، تنها یک فرزند را با خود به روستا می برند و فرزند دیگر از اهواز و سپس استانی دیگر سر در می آورد.
یکی از بستگان نزدیک این خانواده به نقل از مادر نوزاد میگوید: در جریان زایمان ، در وضعیت مناسبی قرار نداشتم ، نوزادی را کنار تختم گذاشتند ، با توجه به حال ناخوشی که داشتم متوجه شدم که پرستار در حال جا به جایی و انتقال نوزاد دیگری است. از پرستار می پرسم که نوزاد را کجا می برید و او می گوید که این نوزاد متعلق به او نیست.
او ادامه می دهد: پرستار تلاش می کند تا نوزاد را هر جوری که شده از بیمارستان خارج کند ، به همین خاطر نوزاد را در جلوی درب زایشگاه رها می کند و سپس با مراجعه دوباره اینگونه وانمود می کند که نوزاد را کسانی در مقابل زایشگاه رها کرده اند و رفته اند.
پرستار نوزاد را نوزاد را به داخل زایشگاه انتقال داده و از مدیران وقت درخواست می کند تا سرپرستی این نوزاد را به او بسپارند که با مخالفت مجموعه زایشگاه مواجه می شوند.
این فرد می افزاید: موضوع تلخ ماجرا از جایی آغاز می شود که کادر زایشگاه متوجه اصل موضوع می شوند ولی ماجرا را از ترس اینکه باعث دردسر شود مخفی نگه داشته و به دلیل نگرانی از ابعاد حقوقی ماجرا نوزاد را به بهزیستی شهرستان اهواز تحویل می دهند ، چرا که در آن زمان شهرستان ایذه فاقد اداره بهزیستی بوده و داستان وارد ابعاد تازه تری می شود.
این فرد مطلع تصریح کرد: خانواده ای از اهالی شهرستان دزفول با مراجعه به بهزیستی سرپرستی این نوزاد را پذیرفته و به شهر خود می برند ، پس از مدتی این خانواده به استان دیگری نقل مکان کرده و نوزاد برای ۲۴ سال از استان مادری خود دور می شود.
این فرد که از بستگان نوزاد بوده میگوید: پدر خوانده و مادر خوانده این نوزاد که حالا فرزندشان جوان رعنایی شده ، سرانجام راز ماجرا را به او می گویند و او برای یافتن پدر و مادر واقعی خود به اهواز مراجعه می کند.
در اهواز متوجه می شود که نسب او به شهر ایذه و دهدز بر می گردد. برای یافتن حقیقت به ایذه می رود ، در مراجعه به شبکه بهداشت و درمان ایذه با او همکاری نمی شود و از این رو این جوان به ناچار موضوع را از طریق مراجع قضایی دنبال می کند.
او با اشاره به این موضوع که در پیگیری های قانونی به عمل آمده مشخص گردید که پرستار خاطی از کشور خارج و مدت هاست ساکن کشور انگلستان است ، افزود : ماجرا به انتخاب وکیل می کشد و این جوان در جریان انتخاب وکیل و پیگیری های حقوقی به شکلی کاملا اتفاقی و خیلی عجیب وکالت پرونده خود را به کسی می سپارد که به مرور مشخص می شود که وکیل انتخابی از اقوام پدری خود است.
پرونده تشکیل می شود و این جوان به جد موضوع را دنبال می کند. ماجرا در چارچوب قانونی پیش رفته و پس از اخذ مجوزات قانونی و گرفتن دی ان ای ، سرانجام پدر و مادر واقعی این جوان پیدا می شوند و راز یک ماجرای کاملا حقوقی که نیاز به بررسی و تشکیل پرونده برای خاطیان این ماجرا دارد پس از ۲۴ سال برملا می شود.
خبرنگار ؛ علی طلاوری