خوزپرس: میگفتند پشت دریاچه سد گتوند، گنبدی نمکی وجود دارد که وقتی آب به آن رسید، با افزایش شوری آب، زمینهای پایین دست دشت خوزستان را نابود میکند. پاسخ میشنیدند که گنبد نمکی سازند گچساران ۴٫۵ کیلومتر با دریاچه فاصله دارد و به علاوه آن را با پتوی رسی مهار میکنیم. میگفتند فاصله گنبد نمکی نزدیکتر است و پتوی رسی پاسخگوی حجم و بزرگی گنبد نمکی نیست. حتی کمی بعد از آبگیری سد، ارزیابی کردند که پتوی رسی نتوانسته مقاومت کند. عددهای رسمی اما میگفت که شوری آب آن قدرها بالا نرفته است. اینها به جز زمینهای حاصلخیز، روستاها، درختان بسیار و محوطههایی با احتمال وجود آثار تاریخی بود که زیر آب دریاچه سد غرق شدند. با این حال، سیلاب فروردین ۹۸ باعث شد که موافقان ساخت «سد گتوند» به منتقدان آن بگویند که دیدید این سد جلوی بخش بزرگی از سیل را گرفت؟ حالا یک مصاحبه باز هم باعث شده است که سوالها درباره این سد از زیر خاکستر بیرون کشیده شوند.
بلندترین سد خاکی ایران، دومین دریاچه مصنوعی بزرگ ساخته شده در ایران، بیشترین تولید انرژی برقآبی میان نیروگاههای برقآبی ایران، بزرگترین تونل انحراف و آبرسان ایران و … تنها بخشی از ویژگیهایی است که برای سد گتوند برشمرده شده است. پروژهای ۲۰۶۴.۳ میلیارد ریالی که در توجیه آن اهداف گوناگونی از افزایش پتانسیل تولید برق تا ایجاد اشتغال، توسعه گردشگری، رشد پرورش آبزیان و آبرسانی به زمینهای کشاورزی و البته مهار سیلابها دیده شده بود. با این حال، به ویژه در سالهای ۸۹ و ۹۰ که خبر تکمیل ساخت سد و آبگیری آن منتشر شد، ابراز نگرانیهای فراوانی به میان آمد. مصاحبه و گزارش پشت سر هم بود که در رسانهها منتشر میشد و شبکههای اجتماعی هم به آن واکنش نشان میدادند. دغدغههای زیست محیطی اصلیترین دلیل مخالفان سد بود و بحثهای اجتماعی و میراث فرهنگی نیز مطرح میشد. سیاستهای گوناگون مدافعان ساخت سد، از سکوت تا تخطئه مخالفان و از پاسخگویی تا حتی بردن جمعی از اصحاب رسانه برای بازدید از سد هم چندان تاثیری در مخالفتها و انتقادها نداشت. بحثها گاه رنگ و بوی سیاسی هم به خود میگرفت. برخی ماجرا را کاملا به گردن دولتهای نهم و دهم میانداختند و در سوی دیگر، حامیان دولت اشاره میکردند که طرح سد از زمان دولت سازندگی آغاز شده و در دولت اصلاحات هم ادامه داشته است. در عین حال برخی نیز معتقد بودند که این طرح ملی با توجه به سازندگان آن چندان از نظر اجرا در کنترل دولت نبوده است. جالب این جاست که این سد دو بار و هر دو بار هم توسط محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری دولت دهم افتتاح شد؛ یک بار در مرداد ۱۳۹۰ و یک بار دیگر در اوایل اردیبهشتماه ۱۳۹۲! با این حال به هر ترتیبی بود سد گتوند تکمیل و آبگیری شد و چند وقتی هم اخبار زیر آب رفتن زمینها و روستاها زیر دریاچه سد به همراه گزارشهای تصویری منتشر میشد. هر چند تا مدتی همچنان ماجرای سد گتوند مورد توجه رسانهها و شبکههای اجتماعی قرار میگرفت، اما به مرور مسائل مربوط به آن کمرنگتر و کمرنگتر شد.
بنا به گفته مسئولان دولتی، بعد از ساخت سد گتوند، تا مدتی شوری آب کارون در حال افزایش بوده است و این موضوع باعث افزایش نگرانیها درباره آثار وقوع پیشبینیهای منتقدان سد شد. عیسی کلانتری، رئیس فعلی سازمان حفاظت از محیطزیست که در سال ۹۴ مشاور معاون اول رئیسجمهوری در امور آب، کشاورزی و محیطزیست و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه بود، در آن زمان طی سخنانی در جمع دانشجویان دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران و فعالان محیطزیست با توجه به اتفاقی که در ساخت و آبگیری سد گتوند افتاد، معتقد بود که مجریان این پروژه به خاطر اجرای آن باید محاکمه شوند: «پیش از انقلاب، آمریکاییها سد گتوند را از نظر زیستمحیطی بررسی و محل احداث سد را ١۵ کیلومتر بالاتر تعیین کردند. بعد از انقلاب در بررسیهای صورت گرفته، مسئولانی که طرح را بررسی کردند، گفتند که آمریکاییها میخواستند مخزن سد کوچک باشد به همین دلیل جای آن را نادرست تعیین کردند. به همین دلیل مکان سد را جابهجا کردند. قرار شد سد در جای جدید ساخته شود. جای جدید سد انتقادهای بسیاری را با خود همراه کرد؛ زیرا در نزدیکی آن گنبدی نمکی قرار داشت. شرکت زیرمجموعه وزارت نیرو در دولت احمدینژاد اعلام کرد که روی تپه نمکی نزدیک سد پتوی رسی کشیده میشود، تا مشکل حل شود». او در ادامه با اشاره به اینکه پتوی رسی فایدهای نداشت و حالا آب پشت سد بهحدی شور شده که نمیتوان برای آن کاری کرد، افزود: «شوری آب زیر سد، ۵,۵ برابر شوری آب خلیجفارس است؛ اگر قرار باشد سد دور زده شود، ٨ سال طول میکشید و در این مدت محیطزیست خوزستان خسارت بسیاری خواهد دید و اراضی آن از بین میرود. به همین دلیل، به نظر من مجریان این پروژه به خاطر اجرای آن باید محاکمه شوند». در دولت یازدهم، راهکارهای گوناگونی برای جلوگیری از افزایش فاجعه و ممانعت از بالا رفتن شوری آب مطرح شد که البته هر کدام با انتقادهای فراوانی همراه بود و همگی در راه اجرا با «نه» مواجه شدند. دیماه ۱۳۹۴ معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان حفاظت از محیطزیست، در حاشیه سفر به استان خوزستان با بیان اینکه مطالعات سد گتوند نتواسته راهکار قطعی ارائه دهد، گفت که «به طور قطعی نتوانستیم هیچکدام از راهکارهای تیم مطالعات علاجیابی سد گتوند را بهطور کامل تایید کنیم».
با مرور اخبار میتوان دریافت که در یک سال گذشته هم این اظهارنظرهای گاه و بیگاه درباره نتایج ساخت سد گتوند ادامه داشته است. به ویژه سیل فرودین ۹۸ باعث شد که از یک سو اهمیت این سد در مهار سیلابها مورد توجه قرار گیرد و از سوی دیگر لزوم خروج آب همراه با شوری که بر اثر بر هم خوردن سطوح بالا و پایین دریاچه پشت سد در اثر ورود حجم بالای سیلاب تغییر کیفیت داشت، باعث نگرانی شد.
در میان اظهارنظرهای یک سال گذشته درباره سد گتوند میتوان به این سخنان مهدی قمشی، رئیس دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه چمران اهواز اشاره کرد که آذرماه ۹۷ در دومین نشست بررسی آثار سد گتوند بر شوری آب رودخانه کارون گفت: «میزان نمک رسوب کرده در پشت سد گتوند، از سه میلیون تن در سال ۹۰ به ۱۰ و نیم میلیون تن در سال ۹۶ رسیده است». محمدحسین ارسطوزاده، معاون ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خوزستان و مدیر پایگاه جهانی شوشتر اسفندماه سال گذشته از تاثیر منفی و بحرانساز شوری آب این سد بر سازههای آبی شوشتر به عنوان یک اثر ثبت جهانی میراث فرهنگی سخن گفته است. همچنین به سخنان پرویز فتاح، رئیس فعلی بنیاد مستضعفان، رئیس پیشین کمیته امداد امام خمینی(ره) و البته وزیر نیروی دولت دهم در دفاع از سد گتوند برمیخوریم. پرویز کردوانی، استاد دانشگاه که به عنوان پدر علم کویرشناسی ایران شناخته میشود هم در گفتوگویی با خبرگزاری مهر در اردیبهشت امسال معتقد بوده است که «با احداث سد گتوند، آب شور این سد بر محصولات کشاورزی شهرهای پایین این سد از جمله نخلستانهای آبادان و خرمشهر تاثیر گذاشته است و آنها را نابود کرد. به دلیل شور بود آب این سد، زمینهای کشاورزی به شدت تحت تاثیر قرار گرفتهاند و با گذشت زمان، این شرایط بدتر خواهد شد. وضعیت سد گتوند به دلیل وجود گنبدهای نمکی اصلاً قابل اصلاح نیست».
حالا، روز گذشته، بهروز مرادی، مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران که پیشتر فروردینماه امسال با اشاره به تاثیر سد گتوند در مهار سیلاب سنگین بهاری خوزستان، از آن دفاع کرده بود، بار دیگر در گفتوگو با ایرنا به دفاع از آن پرداخته است. وی در این مصاحبه با بیان اینکه شرکت مهاب قدس به عنوان مشاور طرح همواره بر سد گتوند نظارت دارد و به طور همزمان کیفیت آب خروجی سد نیز توسط سازمان آب و برق خوزستان اندازهگیری میشود، گفت: «این سد به کلیه اهداف خود دست یافته و نیاز به علاجبخشی ندارد». وی با بیان این که «در حال حاضر با گذشت ۸ سال از بهرهبرداری این سد، حکایت از عملکرد مطلوب زیستمحیطی این سازه آبی وجود دارد»، اضافه کرد: «کیفیت آب رهاشده از سد، نه تنها نسبت به شرایط طبیعی رودخانه قبل از احداث سد تغییر محسوسی نداشته، حتی در سالهای اخیر بهبود نیز یافته است». مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران افزود: «با گذشت ۸ سال از آبگیری سد، ضمن مهار سه سیلاب ویرانگر، ۱۶ هزار و ۵۰۰ گیگاوات ساعت انرژی و ثبت آمار بیشترین تولید محصولات کشاورزی نظیر نیشکر، حاکی از این مهم است که به کلیه اهداف سد رسیدهایم».
حال این سوال مطرح است که واقعیت سد گتوند چیست؟ آیا باید به آن به عنوان فاجعهای نگاه کرد که سازندگان آن مستحق تعقیب و مجازاتند، یک ناجی است و یا چیزی میان این دو، با آثار مثبت و منفی توامان که هیچ سمتی بر دیگری غلبه ندارد؟
منتقدان سد به عددهای شوری آب کارون در ۸ سال گذشته استناد میکنند و مدافعان آن به نوسان شوری آب کارون در فصول گوناگون پیش از ساخت سد و البته تاثیر پسابهای صنعتی، کشاورزی و شهری ورودی به رودخانه و بستر شاخههای کارون بر میزان شوری میگویند. با این حال واقعیتهایی وجود دارد که همچنان باید برای آن فکری کرد. هرچند به گفته کارشناسان و بر اساس قوانین فیزیک، آب پشت دریاچه به دلیل چگالی بیشتر آب شور، از کف تا سطح دریاچه لایهبندی کیفی متفاوتی دارد و بنا به گفته مدافعان سد، ۸۵ تا ۹۶ درصد آب بالای لایه کف دریاچه، از نظر شوری کیفیت مناسبی دارد، اما باید نگران این بود که در شرایطی مثل سیلاب یا خشکسالی، این ترکیب به هم بخورد. هرچند قاعدتا تلاش میشود که خروجی آب سد هم با تنظیم میانبرونریزهای سطح و کف سد کنترل شود، اما نمیتوان از پیشبینی شرایط خاص غفلت کرد. به گفته مهدی قمشی، رئیس دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز، با در نظر گرفتن همه شرایط، باز هم «۱۲ درصد از افزایش شوری آب کارون در محدوده اهواز برابر با ۲۹۰میکروموس متعلق به این سد است به شکلی که باید گفت ۱۰۰ درصد در ساخت آن خطا شده و افرادی که در اجرای آن شریک بودهاند باید تاوان اشتباهات خود را بدهند». با این حال وی میگوید: «این سد هم اکنون به خوبی در حال انجام دیگر وظایف خود از جمله آبگیری و کنترل سیلابها است و با مدیریت مخزن و دفع صحیح شورابه مشکل طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده قابل حل است؛ اما این در صورتی است که این روند برای اهواز و زمینهای کشاورزی مشکلاتی را به وجود میآورد».
مجموعه این اطلاعات نشان میدهد که مدیریت خروجی سد، یک راهکار کوتاهمدت است که توانسته بحران سد گتوند را تا حدی کنترل کند. با این حال این سد همچنان مانند یک بمب، پتانسیل بحرانی شدن را دارد. در نتیجه با در نظر گرفتن نقش سه دولت در ساخت و تکمیل این سد و البته موضع پیچیده دولتهای یازدهم و دوازدهم درباره آن – از محکوم کردن ساخت تا دفاع از آن و البته اتخاذ راهکارهای کوتاه مدت و بلاتکلیفی انتخاب راهحل قطعی – باید به دور از سیاستزدگی و اظهارات سیاه و سفید، فکری به حال این بمب کرد، وگرنه زندگی بسیاری در خوزستان و حتی به تبع آن ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد.