خوزپرس: اصغر حاتمی نیا؛

با آبگیری سد گتوند از سال ۱۳۹۰ ، قریب ۶۰ روستای توابع مسجدسلیمان و لالی به زیر آب رفت و تا کنون تعداد زیادی از این روستاییان به حق و حقوق واقعی خودشان نرسیده اند .

روش تخلیه این روستاها ، قطع برق ، بستن مدارس و مرکز بهداشت این روستاها بوده و با پرداخت مبلغ جزئی به روش غیر معقولی آنها را مجبور به ترک خانه و سرزمین آبا اجدادی کردند .

آوارگی روستانشیان پشت سد گتوند به سالها کشیده شده و جز فقر ، بیکاری و فلاکت برای آنها چیزی به ارمغان نیاورده است .  

کوچ اجباری روستاهای پشت سد گتوند توسط سازنده گان سد بدون اینکه بهای املاک مسکونی و زمین های کشاورزی که تنها راه معیشت و زندگی آنها را بصورت واقعی بدهند نتیجه ای چون از هم پاشیدگی خانواده ها ، آوراگی و حاشیه نشینی دیگر روستاها و شهرها چیز دیگری در بر نداشته است . 

از سوی دیگر در خصوص آوارگان سد گتوند، نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نتوانسته اند به خوبی در جهت گرفتن حق و حقوق آنها عمل کنند و مرهمی بر درد این مردم آواره باشند . 

مراجع و آیات عظامی چون حضرت آیت الله مکارم شیرازی و حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مبنی بر جایز نبودن رفتار مجریان سد با روستائیان نتوانست مسببین آوراگی این مردم فقیر اما نجیب را به حق و حقوق خود برساند . 

از دست دادن خانه و کاشانه ، زمین های مزروعی و جبر در فروش حداقل تعداد دام تامین کننده معیشت زندگی فقیرانه این روستائیان را سالها در بدترین شرایط زندگی قرار داده است . 

برخی از این روستائیان به نمایندگی از طرف آوارگان چندین ماه و سال است که علاوه بر آوارگی خانواده ، آواره راه و جاده و دفتر مسئولین هستند اما به نتیجه رضایت بخش دست نیافته اند . 

بی توجهی و بی تدبیری مسئولین سد این روستائیان بی پناه را به اجبار از سرزمین آبااجدادی کوچاند ، فلاکت حاشیه نشینی و فقر مطلق ناشی از آوارگی و بیکاری به دلیل نداشتن سواد کافی جهت کار اداری ، نداشتن فن و تخصص در مشاغل آزاد و …. سبب شده که این آوارگان دوران روزمرگی را سپری کنند .

آیا وزارت نیرو جهت ساخت یک مجتمع مسکونی ضعیف تر از کمیته امداد امام خمینی ( ره ) است ؟ 

اگر انصاف بود اگر عدالت بود اگر دادرسی برای مردم نجیب روستاییان پشت سد گتوند بود و گوش شنوایی به آیات عظام و علمای دین بود کاری که وزارت نیرو می بایست برای قبل از تخلیه و کوچ اجباری این روستاها می کرد حداقل دو مورد اساسی زیر را انجام می داد :

۱ – جهت جبران تخریب و به زیر آب رفتن روستاها و تخریب محل سکونت آنها ، یک مجتمع مسکونی برای تمام ساکنین آسیب دیده ساخته می شد .

۲ – جهت جبران از بین بردن شغل معیشتی قبلی روستاییان پشت سد که کشاورزی و دامداری بود . اشتغال و بکارگیری جوانان روستاهای تخلیه شده را در اولویت تامین نیروی انسانی سد می کرد . 

گر چه سالهای زجر آوری مسببین ساخت سد گتوند ( وزارت نیرو ) برای تعداد از هموطنان فقیر اما نجیب بوجود آورده اما باز برای وزارت نیرو دیر نیست تا جبران مافات کند و رضایت آوراگان را با حداقل دو خواست اساسی ذکر شده جبران کند . گر چه جبران خسارات معنوی وارد شده که نابودی هویت سرزمینی آبا اجدادی این روستائیان است غیر ممکن و ماندگار خواهد ماند . 

اصغر حاتمی نیا – مدرس دانشگاه