یادداشت ویژه خوزپرس: اصغر حاتمی نیا دانش آموخته دوره دکترا علوم سیاسی – سیاستگذاری عمومی:
بجای فقط کشیدن آژیر برای کم آبی در کشور باید طرحی نو در انداخت
خوزستان یکی از قطب های بزرگ و مهم کشاورزی کشور و به نوعی اول در صنعت نفت و گاز و مرکز تاریخ تمدنی با آثار تاریخی و فرهنگی یکی زیباترین استاهای ایران است . سالهاست که خطر خشک سالی پیش بینی شده و مدیران مربوطه راحتترین و سریعترین تصمیم یعنی هجوم به سرچشمه رودهای منتهی به خوزستان استان معروف به زرخیز در گذشته را گرفتند.
گر چه بردن آب از سر چشمه برخی رودهای بزرگ سابقه تاریخی دارد اما باید دانست تفکر گذشته برای بردن آب مازاد بود نه الان که این رودها به خوبی آب پائین دست خود تامین نمی کنند . این را باید دانست که خشک سالی اولین تاثیرش را بر خود این سر چشمه می گذارد که بجای فکر و اندیشه در راهکارهای علمی و عمومی در سطح کشور راحتترین فکر را بخیال خود انتخاب کردند و آن بردن آب و جبران کم آبی پیش رو از سر چشمه رودهاست .
بردن هزینه های هنگفت کشور به سمت سد سازی آن هم در دوره ای که همه ، سالهای بی بارشی و کم آبی را هشدار می دادند خود مزید بر خشکی رودخانه ها در پائین دست سدهای تاسیس شده است چرا که به دلیل خشک سالی های پیاپی مدتها طول می کشد تا سطح آب پشت این سدها به حد استاندارد هر سد برسد تا دوباره مسیر روخانه های پائین دست به حالت عادی برگردد .
نمی شد با دادن برنامه اجباری به شهرداری ها در کل کشور استاندارد شیرهای آب دستشویی ها و حمام ها را عوض کنند و همه ساختمانها را موظف به استفاده از شیرآلاتی کنند که حجم کمتری از آب را از خود بیرون کند .
نمی شد همه دانشگاه ها و ادارات دولتی را موظف کرد که طی یک دوره یک تا دو ساله از چشم های الکترونیک برای شیرهای دستشویی ها استفاده کنند و حتی استاندارهای حجم سیفون توالت ها را تغییر دهند .
بجای فقط کشیدن آژیر خطر نمی شد با دادن برنامه اجباری به کارواش ها و استخرها در سطح کشور که دستگاه تصفیه آب نصب کنند تا از همان آب مصرف شده دوباره استفاده شود .
چند سال است آژیر قرمز کم آبی در سطح کشور به صدا در آمده است چند دانشگاه و یا شرکت تحقیقاتی را مامور کار تحقیقی روی شیوه آبیاری نوین کشاورزی کرده اند تا میزان آب مصرفی کشاورزی و صنعتی به روش سنتی را کاهش دهند تا حداقل کم آبی کشور را سالها عقب ببرند .
آیا توجه شده به مصرف آبی مصرفی که به چشم نمی آید ؟
آبی که در بخش کشاورزی سنتی و صنایع تولیدی برای تولیدات خود مصرف می کنند .
شاید بیش از ۹۰ درصد مصرف آب در بخش کشاورزی و صنایع تولیدی خوراکی و پوشاکی و دیگر لوازم زندگی است .
وقتی یک کشور با خطر خشک سالی روبروست، معنی اش این است که تاثیرش پشت همه این خوراکی ها و لباس ها و حتی مانیتور و کتاب و یک لیوان شیر روی میز شماست اگر تمام شود، این محصولات هم کم کم دیگر تولید نمی شوند. این یک بحران چند جانبه است نه فقط بحران آب باید به این مهم توجه کرد . بحران در آب تنها مربوط به خود آب یا مصرف آب نیست بلکه روی تمام زندگی تاثیر گذار است .
بعنوان نمونه وقتی یک کیلو سیب زمینی خریدید، حواستان باشد در مصرف دقت کنید، برای تولید آن یک کیلو بیش از ۱۰۰ لیتر آب از آب ایران کم شده است و آن ۱۰۰ لیتر به سختی جایگزین می شود!
نکته دیگر در ایران شهرداریها مخصوصا در شهرهای خشک به توسعه فضای سبز شهری بدون در نظر گرفتن شرایط هشدار خشک سالی و کم آبی و ضوابط آن مشغولند .
باید فکر اساسی کرد برای خشک سالی و کم آبی کل کشور طی یک برنامه مدون و چند ساله ، نه صرفا بردن آب از سر چشمه رودخانه هایی که در پائین دست از رود به رودچه تبدیل شده اند .
دائم در خصوص کم آبی هشدار داده می شود اما هیچ برنامه ای در استفاده بهینه از آب با استفاده از تکنولوژی های جدید در عرصه های کشاورزی ، صنعتی ، خدماتی و خانگی دیده نمی شود بجز تبلیغ گهگاهی در استفاده از طرح های آبیاری تحت فشار و قطره ای در بخش کشاورزی که باز به دلیل عدم آموزش صحیح نتوانسته به درستی جایگزین آبیاری سنتی شود .
نباید فقط مدیریت هشدار بود بعد گفت ما هشدار لازم را دادیم ولی کسی گوش نداد .
اصغر حاتمی نیا
دانش آموخته دوره دکترا علوم سیاسی – سیاستگذاری عمومی